عدول از حق فسخ و فسخ
فسخ قرارداد، به عنوان یکی از مهمترین اسباب سقوط تعهدات و انحلال قراردادها، در حقوق خصوصی از جایگاه ویژهای برخوردار است. این ابزار حقوقی با هدف تأمین امنیت حقوقی طرفین، ایجاد تعادل در روابط قراردادی و افزایش انعطافپذیری قراردادها در مواجهه با تغییرات پیشبینی نشده، تدوین شده است. در سالهای اخیر، حق مذکور به طرق مختلف در محافل حقوقی موضوع بحثهای فراوانی بوده است؛ با این حال، یکی از سؤالات کلیدی و چالشبرانگیز در این زمینه که به امکان یا عدم امکان عدول از حق فسخ و فسخ پس از اعمال آن مربوط میشود، کمتر مورد توجه قرار گرفته و مغفول واقع شده است. به عبارت بهتر، این پرسش همچنان باقی است که آیا طرفی که اراده خود را به فسخ قرارداد اعلام کرده، میتواند پس از آن از تصمیم خود منصرف گردد؟
در این نوشتار، پس از ارائه تعریفی كوتاه از حق فسخ و بررسی ماهیت حقوقی آن، ابتدائا امکان عدول از حق فسخ را به طور کلی بررسی نموده و سپس به دنبال یافتن پاسخی روشن و قانعکننده برای پرسش فوقالذکرخواهیم بود.
تعریف فسخ، ماهیت و آثار آن
در اصطلاح حقوقي، فسخ به «پایان دادن به هستی حقوقی قرارداد به وسیله یکی از دو طرف یا شخص ثالث» تعریف میشود که به موجب آن، قرارداد از زمان اعلام آن منحل میگردد بدين معنا كه پس از تحقق کامل فسخ، قرارداد و آثار ناشی از آن، از آن لحظه به بعد منقضی میشود و دیگر هیچگونه اثر حقوقی بر آن بار نخواهد شد؛ بنابراين حق مذکور، اختیار قانونی یا قراردادی است که به شخص یا اشخاص مشارالیها اعطا میشود تا بتوانند با اعمال اراده خود، تعهدات قراردادی خویش را ساقط نمایند.
بر اساس تعریف ارائه شده، حق فسخ به دو دسته تقسیم میشود:
1- فسخ قانوني: حقي است كه قانونگذار برای جلوگیری از ضرری که به طور ناخواسته ممکن است متوجه یکی از طرفین گردد، به او اعطا میکند تا ضمن دفع زيان از خود، از ادامه تعهدات قراردادی رهايي يابد.
2– فسخ قراردادي: حقی است که در ضمن قرارداد یا خارج از آن برای هر یک از طرفین یا شخص ثالث پيشبيني میشود و در اصطلاح «خیار شرط» نیز نامیده میشود..
عدول از حق فسخ و فسخ چیست؟
قرارداد زماني فسخ ميشود كه ذيالخيار حق خويش را به صورت تام اعمال و انشا نمايد بدين معنا كه فسخ قرارداد به طرف مقابل اعلام شود. این اعلام، شرط تحقق فسخ قرارداد بوده و تفاوت میان صرف عدول از حق فسخ و عدول از خود فسخ را مشخص مینماید. حال اين سوال مطرح ميشود كه آيا حق فسخ قابل اسقاط است؟ عدول از فسخ، يعني رجوع از فسخِ اعمال شده چطور؟
عدول از حق فسخ:
همانگونه كه از تعاريف و مباحث گذشته قابل برداشت است، خيار فسخ نوعي «حق» ميباشد؛ به همين علت هيچ بحثي در قابل اسقاط بودن آن نيست. حق مزبور همانند اعمال آن كه بيان شد، عمل حقوقي يكجانبه (ايقاع) بوده و با اراده صاحب آن قابل اسقاط است.
دادنامه شماره 9309980242500837 به تاريخ 1394/08/06 نيز صحه بر نظر فوق ميگذارد. بنابر آن: «اقامه دعوی مطالبه خسارت ناشی از عدم انجام تعهد و مطالبه خسارت تاخیر تادیه، عدول از حق فسخ، تلقی می شود زیرا خواهان با طرح دعوی مذکور پایبندی خود را به عقد مذکور اعلام می کند؛ حتی اگر متعاقبا خواسته خود را به فسخ تغییر دهد.»
عدول از فسخ:
عدول از فسخ به معنای آن است که یکی از طرفین قرارداد یا شخص ثالث، پس از اعلام رسمی و قطعی فسخ قرارداد، با نادیده گرفتن اقدام خود، به اجرای مفاد قرارداد ادامه داده و عملاً به آن رجوع نماید. به عبارت دیگر، عدول از فسخ به منزله احیای قراردادی است که پیشتر بهطور قانونی منحل شده است.
در خصوص این موضوع، اصل اطمینان حقوقی و ضرورت حفظ ثبات معاملات ایجاب میکند که پس از اعلام فسخ، آثار آن بهطور کامل محقق گردد و به همین دلیل به عدم صحت عدول از فسخ استناد کرد. مضافاً آنكه بر اساس تعریف فسخ، قرارداد پس از فسخ منحل میشود و دیگر وجود خارجی ندارد و مشابه مردهای است که امکان احیای آن وجود ندارد.
برای رفع ابهام در این خصوص، تيم حقوقي نام، توصیه مینمايد نظر به نظريهي يكي از دكترين، در همان بدو انعقاد قرارداد، ضمن شروط قراردادي، امکان عدول از فسخ را در شرایط خاص پیشبینی نمایيد تا علاوه بر افزايش انعطافپذيري قرارداد خود، از بروز اختلافات بعدی نيز جلوگیری نماييد.
نامدار باشيد و نامدار بمونيد
با ارادت فراوان؛
گروه حقوقي نام، نماد آگاهي موثر.
پست های اخیر